هشتمین جشنواره شعر فجر که با شعار چند صدایی کارش را آغاز کرده بود از حمله جریان افراطی بی نصیب نماند.
الهه خسروی یگانه:وقتی صحبت از حمله افراطیون به بخش
فرهنگی دولت یازدهم میشود، خیلیها به یاد جشنوارهای میافتند که
اردیبهشت امسال با شعار چندصدایی برگزار شد تا پس از هفت سال بالاخره خیلی
ها متوجه شوند که در ایران جشنواره ای هم به نام جشنواره شعر فجر برگزار
میشود.
جشنواره شعر فجر، با انتخاب عبدالجبار کاکایی، به عنوان دبیر خود، نوید
متفاوت بودن را به مخاطبان و اهالی ادبیات و به خصوص شعر داد. با این حال
آنچه که اتفاق افتاد، بستری شد برای حمله بیامان به این جشنواره و متعاقب
آن وزارت ارشاد و دولت حسن روحانی. ماجرا از یک خبر ساده آغاز شد.
خبر دعوت از یدالله رویایی شاعر معاصر به جشنواره شعر فجر. نفس این دعوت و
آنچه که در این بین روی داد، محملی بود برای درست شدن حاشیه. حاشیههایی که
پای خیلیها را به ماجرا باز کرد. از سرمقالهنویسان روزنامه رسالت و
کیهان گرفته تا چهرههای سیاسی. علی مطهری عضو کمیسیون فرهنگی
مجلس شورای اسلامی اما در اوج این بحث ها نگاه متفاوتی به این مساله داشت،
او معتقد بود که حضور چنین افرادی در جشنواره شعر فجر نشاندهنده حقانیت
نظام است. اما در نهایت هم یدالله رویایی و هم جشنواره شعر فجر از خیر این
ماجرا گذشتند.
دعوت از شاعر هتاک، دعوت از شاعر پهلوی و ... عناوینی
بود که افراطیون به یدالله رویایی و جشنواره شعر فجر دادند و این ماجرا
حتی تا بعد از تمام شدن جشنواره هم ادامه داشت، آنجا که علیرضا قزوه در
مراسم بزرگداشت حسن اسرافیلی، دوباره به این موضوع اشاره کرد و گفت که دعوت
از رویایی بدون هماهنگی با شورای تصمیمگیری صورت گرفته است: «نفرین بر
کسی که این اتفاق را برای شعر انقلاب به وجود آورد. بدون اجازه از شورای
سیاستگذاری جشنواره شعر فجر، از یدالله رویایی که به امام خمینی (ره) توهین
کرده بود، دعوت کردند..»
حرفی که عبدالجبار کاکایی به شدت آن را رد کرد و طی جوابیهای به او
یادآور شد که در قبال این تصمیم، این خود قزوه بوده که پیشنهاد داده به جای
رویایی از سیمین بهبهانی دعوت به عمل آید.
اما با منتفی شدن دعوت
از رویایی که ظاهرا افراطیها به آن به چشم یک پیروزی نگاه کردند و با زدن
تیترهایی مثل «جشنواره شعر دعوت از رویایی را پس گرفت» خوشحالی خود را از
این اتفاق نشان دادند، گمان میشد بالاخره حاشیهها دست از سر این جشنواره
برداشتهاند. اگرچه علی آبان و عبدالجبار کاکایی، بارها توضیح
دادند که اصلا دعوتی از یدالله رویایی صورت نگرفته است، بلکه او که در دهه
هشتادم زندگی خود به سر میبرد در گفتوگوهایی ابراز تمایل کرده است که به
ایران بیاید. ظاهرا مسئولان جشنواره شعر فجر از رویایی برای دعوت از چند
شاعر سرشناس اروپایی کمک خواسته بودند و در طی این مراودات، یدالله رویایی
نیز اظهار تمایل کرده بود که به ایران سفر کند. بههرحال این اتفاق
نیفتاد و انتظار میرفت که جشنواره هشتم شعر فجر، مسیر خود را آرامتر به
پایان برساند. اما با شروع شبهای شعرخوانی این جشنواره دوباره همه چیز از
سر گرفته شد.
ماجرا این بود که سایتها و خبرگزاريهای خاص، با حضور
در این شبها شعر خوانده شده را زیر ذرهبین قرار داده و با سیاه خواندن و
سیاسی نامیدن آنها، واکنشهای بسیاری در بین مسئولان برانگیختند.
نمونهاش حجتالاسلام احمد پژمانفر عضو کمیسیون فرهنگی مجلس بود که گفت
اتفاقاتی که در جشنواره شعر فجر افتاده قابل چشمپوشی نیست چون شعرهایی
خوانده شده که اصل نظام یا خطوط قرمز نظام را زیر سئوال میبرد. همین
واکنشها بود که در نهایت عبدالجبار کاکایی را بر آن داشت که در اختتامیه
جشنواره شعر فجر درباره آن سخن بگوید. «آرزویی برای فتنهگران در جشنواره
شعر فجر» یا « شعرخوانیهایی از جنس سیاسی یا تمسخر»، و «توهین به حجاب و
دفاع مقدس در جشنواره شعر فجر» از جمله تیترهایی بود که این سایتها در
حمله به جشنواره شعر از آن بهره میجستند. ظاهرا حضور شاعرانی چون موسوی
گرمارودی، علی معلم، محمدعلی بهمنی و ... هم نتوانست در نهایت رضایت
تندروها را جلب کند.
آنها عملا با زیر ذرهبین قرار دادن و انعکاس گسترده شعرهایی که توسط
شاعران جوان خوانده میشد، باعث شدند که اعتقاد به چندصدایی بودن جشنواره
شعر فجر، بین چهرههای مستقل ادبیات راسختر شود.
با این حال
شاعرانی هم که در این شبها شعرخوانی کردند برای پرهیز از حاشیه و جنجال
بارها و بارها درباره شعرهای خود توضیح دادند. مثلا عبدالجواد موسوی شعرهای
برادرش عبدالرضا موسوی را منتشر کرد و در مورد آن ها توضیح داد.
پیش از این که عبدالجواد موسوی دست به چنین کاری بزند، خبرگزاری فارس
نوشته بود به دلیل رعایت موازین اخلاقی از انتشار اشعارش در آن خبرگزاری
معذور است. اما وقتی این شعر ها منتشر شد خیلی ها که در جلسه شعر خوانی
حضور مداشتند متوجه شدند که اصل ماجرا چیز دیگری بوده است.
یک روز بعد، فاطمه راکعی نیز دقیقا در همان موقعیت عبدالرضا موسوی قرار
گرفت. او هم مجبور شد درباره شعرهایی که در جشنواره شعر فجر خوانده توضیح
دهد و بگوید که منظورش از «رهنورد» خود این کلمه به معنای عام است نه زهرا
رهنورد همسر مهندس میرحسین موسوی.
با برگزاری اختتامیه جشنواره شعر
گمان میرفت، بالاخره حاشیه به پایان رسیده است. اما این اتفاق رخ نداد چرا
که حساب تندورها با جشنواره شعر فجر انگار خیال صاف شدن نداشت. آنها از
اختتامیه جشنواره شعر فجر به عنوان اختتامیه پرحاشیه یاد کردند و گفتند که
عبدالجبار کاکایی به جای دادن گزارش از روند جشنواره تنها درددل های شخصی
خود را واگویه کرده است.
آنچه آنها به عنوان درددل در سخنان دبیر
جشنواره معرفی کردند خطاب کاکایی به رسانههایی خاص بود. رسانههایی که
حاشیههای بسیاری برای جشنواره شعر فجر به وجود آورده بودند: «متصدیان
سرویس های ادبی رسانه هایی که موظف به مخالفت بوبدند با مراقبت از شب های
شعرخوانی ،تفسیرهای غیرواقعی زیادی از شعرهای جشنواره انجام دادند و باعث
شدند حاشیه به متن این جشنواره غلبه کند. اینها بیش از هر چیز آستانه پایین
تحمل خود را نشان دادند.»
خبر آنلاین
|