جمعه 20 مهر 1403 16:20
photograph momaiez
nima Chekhov
کتاب های پیشنهادی
تازه های نشر
براي گراميداشت دويست و پنجاهمين سال تولد شيلر چاپ

«فریدریش شیلر» شاعر بلندآوازه آلمانی 250 سال پیش در 10 نوامبر 1759 به عنوان پسر یک افسر در شهر «مارباخ نکار» متولد شد. زندگی وی مانند یک نمایشنامه، سراسر هیجان بود و تا امروز نیز جذابیت آن ادامه دارد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از خبرگزاری آلمان، وی در طول زندگی‌اش که 45 سال به طول انجامید آثاری همچون «راهزنان»، «ویلهلم تل»، «سنگ جوشان» و اشعار داستانی نسبتا بلندی همچون «ضمانت» را به رشته تحریر درآورد و در آن‌ها به موضوع‌هايی چون آزادی فردی و روحيه قهرمانی پرداخته است.

شيلر در تاریخچه بیماری‌اش آثاری در مورد پیروزی روحیه بر ضعف قوای جسمانی منتشر کرد. وي پس از مرگش نیز یک معما از خود بر جای گذاشت و آن اینکه هیچ کس نمی‌داند بقایای جسد وی کجا قرار دارد.

وی که برادر پنج خواهر بود همانند شخصیت‌های آثارش آزادیخواه و یاغی بود؛ در سال 1773 زمانی که 13 سال داشت به دستور دوک «کارل اویگن» وارد مدرسه نظامی شهر اشتوتگارت شد و تمرینات سخت نظامی چنان بر او فشار آورد كه شیلر جوان مدت‌های مدید دچار مشكلات روحي بود. در آکادمی نخست در رشته حقوق مشغول به تحصیل شد و پس از آن به پزشکی روی آورد و دکترا گرفت.
 
او در نهان آثار لسینگ، گوته، شکسپیر و روسو را مطالعه می‌کرد و به نگارش نمایشنامه «راهزنان» می‌پرداخت. شيلر برای تماشای اثر خود بر خلاف دستور دوک به تاتر منهایم سفر کرد. این سفر برای وی 14 روز حبس و ممنوعیت نوشتن آثار کمدی و آثاری از این دست را در پی داشت.

شیلر سرانجام با دوست خود «آندرآس اشترایشر» گریخت و از راه منهایم و فرانکفورت به باوئرباخ رفت و با نام مستعار دکتر ریتر در ملک متعلق به «هنرییته فون وولسوگن» پناهنده شد و نمایشنامه «لوئیزه میلرین» را درهمین جا به پایان رساند. وی پس از این اثر ،اثری دیگر با نام «توطئه و عشق» را به رشته تحریر درآورد و علاوه بر آن كار نوشتن نمایشنامه «دون کارلوس» را شروع كرد.

در سال 1783 به منهایم بازگشت و به مدت یک سال به عنوان شاعر تاتر كار كرد. وی در همین زمان به بیماری مالاریا مبتلا شد و از این رو پس از مرخص شدن از بیمارستان ابتدا ساکن لایپزیک و سپس ساکن درسدن شد و «چکامه‌ای از سر خوشحالی» را در همین شهر نوشت.

در سال 1787 برای نخستین بار به شهر وایمار رفت و در منطقه کوچکی با «هردر» و «ویلاند» آشنا شد و در سال 1790 در شهر مجاور خود ازدواج کرد.
 
شیلر یک سال بعد برای نخستین بار با گوته آشنا شد. وی نخستین کنفرانس خود را با عنوان «چه معنایی دارد و برای کدامین هدف انسان به مطالعه تاریخ جهان می‌پردازد» برگزار کرد. این کنفرانس در آن زمان به شدت با استقبال دانشجویان مواجه شد و جالب آن که جذابیت آن تا زمان حال نیز ادامه دارد.
 
تنش میان این دو شاعر بزرگ در سال 1794 و در زمان همکاری شیلر و گوته در روزنامه «دي هورن» برای نخستین بار از میان رفت. شیلر در نامه‌ای به گوته نوشت که آرزو دارد که این دو علیرغم همه تفاوت‌های شخصیتی بتوانند مکمل یکدیگر باشند. گوته نیز در پاسخ نوشت که اجازه دهید خود را با این دوگانگی سازگار کنیم.

از کار و اتحاد و دوستی این دو شخصیت متفاوت در حدود 1000 نامه برجای مانده که از این تعداد 995 نامه در وایمار نگهداری می‌شود و به گفته «برنهارد فیشر» مدیر آرشیو گوته و شیلر در وایمار ،این نامه‌ها میراث واقعی کلاسیک وایمار به شمار می‌روند.

شیلر در تاریخ 9 می 1805 در حالی در گذشت که دلیل احتمال مرگ او ذات‌الریه اعلام شد. وی در پایان عمرش روی اثری با عنوان «دیمیتریوس» کار می‌کرد. به گفته خواهر همسر شیلر، مرگ او همانند فرود یک شوک الکتریکی بر بدنش بود ،سرش به عقب مایل شد و صورتش را آرامش دربرگرفت.

بر اساس گزارش کالبد شکافی ریه سمت چپ او به طور کامل نابود شده، کلیه‌ها تقریبا مضمحل و عضلات قلب فاسد شده بودند و طحال و صفرا بسیار بزرگ‌تر از حد طبیعی بودند.در این شرایط بسیار جای تعجب است که یک فرد ناتوان چگونه این مدت طولانی قادر به زندگی بوده است.

بدن شیلر در گور دسته جمعه اشراف در وایمار به خاک سپرده شد و زمانی که در سال 1826 به سرداب سلطنتی منتقل شد ،هویت او قابل شناسایی نبود و بر اساس ماسک مرگ و وضعیت دندان‌ها اسکلت احتمالی او انتخاب شد.

گوته نیز که شیفته شیلر نابغه بود، مخفیانه جمجمه او را برداشت و با خود به خانه برد و از آن در اتاق کارش نگهداری می‌کرد. وی در یکی از اشعارش در این مورد گفت: چگونه من می‌توانم از داشتن آن به شکل پنهانی خوشحال باشم، ردی آسماني که زندگی خود را سپری می‌کرد.

این در حالی است که آزمایشات ژنتیکی سال گذشته که با همکاری بستگان شیلر انجام شد، نشان از این مساله داشت که نه اسکلت‌ها و نه آن جمجمه به شیلر تعلق نداشته‌اند. محققان هم اینک از کدهای ژنتیکی شیلر آگاهی دارند ولی قادر به اثبات این مساله نیستند. اكنون یک سال است که قبر شیلر خالي در کنار قبر گوته برجاي مانده است.


یادداشت های بازدیدکنندگان
نام شما / ایمیل شما

ورود و خروج
نام کاربری

کلمه عبور

مرا به ياد داشته باش
فراموش کردن کلمه عبور
ثبت نام نكرده ايد؟ عضویت
پــیـونــد ها
مجمع ناشران الکترونیک
کتابخانه‌ی امید ایران
کتابخانه‌ الکترونیکی ‌نسیم‌ رضوان
کتاب همراه
شرکت انتشارات ویژه نشر
کتاب کودک
خرید کتاب ارشاد
خبرگزاری کتاب ايران
خانه كتاب
جایزه ادبی ایران
پایگاه‌دریافت‌کتب‌الکترونیکی
پارس بوک
این روشنای نزدیک
آی کتاب
کتابخانه مجازی ایران
کتابخانه دانشکده پزشکی شیراز
کتابخانه الکترونیکی ویکیو
آی آی کتاب
آدینه بوک
نشر کارنگ

sokhangostar All Rights reserved 2007

 info@sokhangostar.com